دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۵۸ ب.ظ
شلمچه آمدهام شرح قصه گویم باز
بگویم از سر شوق از شهید و از جانباز
تمام سبزترین خاطرات من اینجاست
سرود سورۀ والعادیات من اینجاست
چه شد بسیجی و آن لحظههای نورانی
میان آتش و خون سجدههای طولانی
چه شد غرور بسیجی، سرود یا زهرا!
شعور رقص جنون نغمۀ مسلسلها
شلمچه تک تک گلهای پرپرم اینجاست
و پارههای وجود برادرم اینجاست
شلمچه آمدهام تا بگویم از سرِ درد
چهها کشیدهام از دست مردم نامرد
کجاست کوچۀ تشخیص مرد از نامرد
کجاست سنگر و سجادۀ عشیرۀ درد
کجاست چفیۀ خونین و جانماز نماز
کجاست آن عطش سرخ لحظههای نیاز
خدا چه شد که چنین آب از آسیاب افتاد
به ریسمان شهادت چگونه تاب افتاد
هماره خون شهید از رگ زمان جاریست
هلا غزال طلایه سمندری باقیست
عَلم ز کف ننهاده اگر چه خاموشم
ز عطر یاد شهیدان هماره مدهوشم
رسول باقری
رجوع کنید به کتاب « باغ باور »