پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ
یک نفر سر در گریبان مانده است
عاشقی در خط پایان مانده است
پیکرِ سبز و بلند نارون
در غروبی زرد ، عریان مانده است
روی گلبرگ شقایق ها هنوز
دست خطی از تو پنهان مانده است
باغبان از پشت پلک پنجره
در نگاه باغ ، حیران مانده است
خونِ گرم مویرگ هایم هنوز
سخت در فکر زمستان مانده است
فرصت خوبی است باید گریه کرد
در دلم عشق شهیدان مانده است
فاطمه بلندی منفرد